تالس


منبع:qbasic04014.blogfa.com
حکایت هایی راجب تالس:
در مورد تالس نیز مانند سایر مردان بزرگ، حکایات جذاب بسیاری گفته شده است که اگر هم درست نباشند، دست کم بیان آن خالی از لطف نیست.

گفته شده است که سالی، تالس پیش بینی میکند که محصول زیتون فراوانی در پیش است، بنابراین او انحصار کلیهی دستگاه-های روغنکش ناحیه را به دست آورد و بعدا با اجاره دادن آنها ثروث هنگفتی از این طریق به دست آورد و با این عمل نشان داد کسب ثروت چقدر آسان است. حکایت دیگر، داستان قاطر چموشی است که به وقت حمل نمک، پی میبرد که با غلطیدن در جوی آب میتواند محتویات بار خود را حل کند و بدین ترتیب بار خود را سبکتر نماید. بنابراین تالس قاطر چموش را از این عادت بد، از راه بار کردنش با اسفنج رهانید!
حکایت بعدی مربوط به عکسالعمل او به این ایراد سولون است که چرا زن نگرفته (تالس ازدواج نکرده است)، تالس برای توجیه ازدواج نکردنش، چاپاری را با پیامی ساختگی پیش سولون فرستاد که فرزند دلبندش به ناگهان در حادثهای به قتل رسیده است. تالس آن گاه پدر محنت زده (سولون) را با توضیح همه چیز آرام کرد و گفت: «من تنها خواستم به تو بگویم که چرا تاکنون ازدواج نکرده ام» [ما با این دیدگاه تالس در مورد ازدواج الزاما موافق نیستیم. چرا که وی تنها یک حالت خاص را درنظر گرفته است. اگر چه یک ریاضیدان باید تمامی حالات خاص را نیز در نظر بگیرد اما نیازی نیست در مورد هر مسئله ای آنها را عملی سازد. اگر همه مثل تالس میاندیشیدند، احتمالا اینک زندگی انسانی به این شکل وجود نمی داشت! در هر حال ما عقیده داریم زندگی مشترک به معنای ازدواج دو انسان از جنس مخالف با یکدیگر آن قدر میتواند مثمر ثمر باشد که به ریسک از دست دادن متعلقاتش میارزد. تصمیم با خودتان است.

در حکایتی دیگر، وقتی از او پرسیدند که چگونه میتوان زندگی شرافتمندانهتری داشت، چنین اندرز داد، «با خودداری از انجام آن چه دیگران را به خاطر آن سرزنش میکنیم» یک بار وقتی از او پرسیدند که در مقابل یکی از کشفیاتش چه دریافت خواهد کرد وی پاسخ داد: «من به اندازهی کافی پاداش خواهم گرفت اگر موقعی که آن را به دیگران میگوئید، ادعا نکنید که این کشف از آن خود شماست، بلکه بگوئید مال من (تالس) است».