تند خوانی
موانع تندخواني
قبل از اينکه به فنون تندخواني اشاره کنيم، بهتر است عادات غلطي را که باعث کندخواني ميشود بشناسيد و تلاش کنيد با برطرف کردن آنها، زمينهي لازم براي يادگيري فنون مطالعهي سريع در خود ايجاد کنيد. مطمئن باشيد اگر تندخوان حرفهاي هم نشويد برطرف کردن اين عادات غلط کيفيت مطالعهي شما را افزايش ميدهد و قدرت يادگيري شما را بالا ميبرد.
ترس از درک کم مطلب: بسياري از افراد کندخوان گمان ميکنند کند خواندن باعث درک بهتر ميشود. اين عقيده اشتباه است. براي ترک اين عادت، واژه واژهخواني را کنار بگذاريد و عبارتخواني را جايگزين کنيد. «توني بوزان» معتقد است انسان در يک نگاه، توانايي استخراج 6 کلمه و در هر ثانيه 24 کلمه را دارد.
خواندن با صداي بلند: بعضيها فکر ميکنند با بلند خواندن بهتر ميفهمند، در حالي که اين تفکر مانع تندخواني است؛ ضمن اينکه مزاحمتهايي نيز براي ديگران ايجاد ميکند و امکان مطالعه در مکانهاي عمومي مثل کتابخانهها را نيز براي افراد محدود ميکند. به خاطر داشته باشيد که مکث کردن روي کلمات چندهجايي، برگشت به عقب و بلندخواني سه عادت بد خواندن هستند.
زيرلب خواني: زيرلبخواني عبارت است از زمزمهي کلمات، به طوري که صداي خواندن کلمات را در گوش خود بشنويد. حرکت دادن لب هنگام خواندن نيز حالتي از زيرلبخواني است. اين عادت غلط نيز مانع تندخواني است. در اين زمان حداکثر سرعت مطالعهي شما متناسب با سرعت حرف زدن است؛ يعني دويست کلمه در دقيقه و حتي کمتر که سرعت خيلي پاييني است. براي مطالعه با سرعت زياد و درک بالا بايد بيصدا بخوانيد؛ يعني بين نگاه و مغز رابطهي مستقيم برقرار کنيد. يک تندخوان نيازي به شنيدن کلمات براي درک معنا ندارد.
تلفظ و تکرار کلمات در ذهن: در اين حالت لبها بيحرکت هستند و ارتعاش در گلو احساس نميشود؛ ولي کلمات در ذهن تکرار ميشوند. براي ترک اين عادت در حين خواندن سعي کنيد با مجسم کردن صحنه يا تصوير آنچه انجام ميشود ذهن خود را مشغول کنيد.
استفادهي نادرست از راهنما: انگشتگذاري يا به کار بردن انگشت، مداد يا هر وسيلهي ديگري اگر موجب توقف و کند خواندن شما شود، نادرست است؛ ولي اگر سرعت حرکت انگشت زياد شود و چشمها تابع حرکت دست باشند، آنگاه ديگر مانع محسوب نميشوند.
برگشتخواني: برگشتخواني يعني برگشتن به کلمات يا خطوط قبلي و دوباره خواندن آنها. اين عادت غلط يکي از بدترين و وقتگيرترين عادتهاي نامناسب در مطالعه است که بايد از بين برود. براي اين کار راه آسان اين است که کارتي را تهيه کنيد و بعد از خواندن هر پاراگراف، کارت را روي آن قرار دهيد تا دوباره به آن برنگرديد. در اينجا ذکر اين نکته ضروري است که منظور از برگشت به عقب، بيتوجهي، حواسپرتي، خيالپردازي، ترس، خستگي يا ترکيبي از اين عوامل است.
ميدان ديد محدود: يکي از موانع تندخواني اين است که با يک کانون ديد محدود و بيانعطاف مطالعه کنيد. چون چشمهايتان را عادت دادهايد که هر بار فقط يکي، دو کلمه را ببيند، سرعت شما بسيار کم ميشود. يک خوانندهي ماهر اجازه نميدهد چشمش بيش از يک لحظه روي چند کلمه يا نشانه مکث کند. بهترين توصيه در اين زمينه اين است که براي ديدن بيش از يک کلمه در هر بار بايد از حرکت دادن سر جلوگيري کنيد و فقط چشمهاي خود را حرکت دهيد.
حرکت دادن سر در هنگام خواندن: حرکت دادن سر در هنگام خواندن به اين دليل است که فرد به چشمهاي خود اطمينان پيدا نميکند و نگران است که خط را گم کند. در حالي که مانع تندخواني و موجب فشار و خستگي جسماني ميشود. براي از بين بردن اين عادت غلط بايد سعي کنيد به جاي حرکت دادن سر، ميدان ديد خود را افزايش دهيد و فقط چشمان خود را حرکت دهيد. همچنين با تمرينهايي، از حرکت سر خود در هنگام خواندن جلوگيري کنيد.
فنون تندخواني
سطحيخواني: در تندخواني اولين قدم، سطحيخواني براي يافتن انديشه و منظور اصلي نويسنده است. بنابراين تمام مطالب موجود در متن مورد نظر را به جز انديشه و نکتهي اصلي هر پاراگراف ناديده بگيريد. اين اولين تجربهي شما در حذف بخش بزرگي از مطالب متني است که مطالعه ميکنيد. اين کار را بدون هيچ گونه احساس گناهي انجام دهيد و نگران نباشيد. فقط از درک مقصود اصلي و نکتهي مورد نظر نويسنده خشنود باشيد و با علاقه ادامه دهيد. براي انجام بهتر اين کار بايد سرعت خواندن خود را افزايش دهيد. فهرست مطالب را نگاه کنيد. به عناوين اصلي و فرعي توجه کنيد و با مرور اجمالي از اصل مطالب آن سر در بياوريد.
اعتمادبهنفس: همان گونه که قبلاً گفته شد، يکي از موانع تندخواني برگشت به عقب و دوبارهخواني است. يک تندخوان ماهر بايد اعتمادبهنفس داشته باشد و به جاي خواندن مطالب به دفعات، به يک بار خواندن اکتفا کند. شما بايد بدانيد که دوبارهخواني هيچ گونه تأثيري بر روي فهم مطلب ندارد. فقط باعث فشار آوردن به چشمها و خستگي آنها ميشود.
افزايش ميدان ديد: چشم تنها وسيله براي ديدن و به عبارت ديگر يک عامل واسطه است. ما با چشم نميخوانيم بلکه اين کار را با مغزمان انجام ميدهيم. چشم، تنها تصاوير را به مغز منتقل ميکند، اما عمل اصلي ديدن در مغز انجام ميشود. چشم اگر خوب آموزش ديده باشد ميتواند چند کلمه را در آنِ واحد تصويربرداري کرده و به مغز ارسال کند. مغز در مقايسه با چشم، از سرعت بيشتري برخوردار است. شما بايد به چشمان خود بياموزيد که به جاي تک تک کلمات، مجموعهاي از کلمات را شکار کند. به اين ترتيب چشم در يک سطر، توقفهاي کمتري خواهد داشت. مرکز بينايي در مغز هم خيلي سريع و هم خيلي توانمند است، به طوري که حتي اگر بخشي از کلمه را ببيند قادر به کشف آن خواهد بود. با ممارست و تمرين ميتوانيد وسعت ديد خود را تا حد ديدن بيش از پنج کلمه در هر توقف گسترش دهيد.
تمرکز
يکي از عواملي که تندخواني را تسهيل ميکند تمرکز است. گاهي ذهن شما به جاي پرداختن به مطلب اصلي، به چيز ديگري معطوف ميشود؛ به عبارت ديگر دچار حواسپرتي ميشود. بايد با بهرهگيري از تکنيکهاي تمرکز حواس سعي کنيد افکار خود را متمرکز کنيد.
نکتهبرداري
در تندخواني از روشهاي معموليِ نتبرداري و يادداشتبرداري استفاده نميشود؛ زيرا بسيار وقتگير است. نکتهبرداري به هر حال مفيد است؛ زيرا يک فرايند گزينشي است. در اين فرايند بايد کلماتي که نوشته ميشوند به حداقل برسند و فقط کلماتي يادداشت شوند که بار معنايي داشته باشند. يک واژهي کليدي، هم خودش داراي اهميت است و هم آنچه را تداعي ميکند؛ بنابراين يک کلمه يا يک تصوير کليدي بايد هم تداعيکنندهي مفهوم اصلي باشد و هم حجم زيادي از اطلاعات مربوط به آن را به ذهن بياورد.